آخرین خبرها

اسرائیل باید به استقلال آذربایجان جنوبی کمک کند - مردخای کیدار

۱۴۰۴.۰۱.۰۷, ۱۷:۳۹
اسرائیل باید به استقلال آذربایجان جنوبی کمک کند - مردخای کیدار

Gunaz.tv

 

چکیده: اسرائیل باید از استقلال آذربایجان جنوبی از ایران حمایت کند. با توجه به روابط قوی بین آذربایجان شمالی و اسرائیل، درضمن با این فرض که ایران از استقلال آذربایجان جنوبی می‌ترسد، در این صورت چرا اسرائیل نباید با آذربایجان جنوبی پیوندهای قوی برقرار کند؟ 

 

کشور مستقل آذربایجان در سال 1991 پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تأسیس شد. مردم آذربایجان (شمالی) سال‌ها زیر سلطه‌ی امپراتوری‌های روسیه و سپس شوروی زندگی می‌کردند. ایجاد جمهوری آذربایجان در نهایت باعث شد ترک‌های آذربایجانی به عنوان یک ملت آزاد زندگی کنند. نکته‌ی ظریف این جا است که هنوز خیلی‌ها نمی‌دانند علاوه بر شهروندان جمهوری آذربایجان، بسیاری از ترک‌های آذربایجان هنوز زیر سلطه‌ی یک حکومت امپریالیستی زندگی می‌کنند، رژیمی که فرهنگ و روش زندگی آن‌ها را نابود می‌کند و هر روز آنها را سرکوب می‌کند. منظورم حکومت آیت‌الله‌ها در جمهوری اسلامی ایران است. در مدت جنگ‌های بین امپراتوری‌های روسیه و ایران در قرن نوزدهم، مردم آذربایجان به آذربایجان شمالی (در زمان روسیه/اتحاد شوروی) و آذربایجان جنوبی در شمال غربی ایران تقسیم شدند.

 

آذربایجان جنوبی به استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان اطلاق می شود. در این استان ها، آذربایجانی ها بزرگترین گروه ملی (اتنیکی) منطقه را تشکیل می دهند، بنابراین زبان ترکی آذربایجانی رایج‌ترین زبان است.

 

یادآور می‌شوم که جمهوری آزادِ آذربایجان کشوری متساهل و بردبار است که به همه جوامع ساکن در آن اجازه می‌دهد از آزادی مذهبی و خودمختاری فرهنگی برخوردار شوند. نمونه‌ی بارز آن جامعه یهودی در آذربایجان است که به هیچ وجه توسط دولت آذربایجان (که مانند ایران یک کشور مسلمان شیعه است) تحت مضیقه نیست و هیچ محدودیتی بر آن اعمال نمی‌شود. یهودیان جمهوری آذربایجان هیچ مشکلی برای اجرای آیین‌های مذهبی خود به عنوان یهودی، پوشیدن کیپا در عرصه‌ی عمومی و آموزش زبان عبری ندارنداین در حالی است که مقامات رژیم ایران مردم آذربایجان جنوبی را از حداقل آزادی‌های مدنی محروم کرده‌اند. 

 

محبوب تیشه، یکی از ژورنالیست‌های گوناز تی‌وی، و یکی از مخالفان رژیم اسلامی ایران، درباره زندگی در این منطقه به ما چنین گفت: «مردم آذربایجان جنوبی در هر جنبه از زندگی خود با تبعیض سیستماتیک روبرو هستند - زبان ما در سیستم آموزشی مناطق ما ممنوع است، فرهنگ ما سرکوب می‌شود، و منابع اقتصادی ما در خدمت منافع رژیم مرکزی غارت می‌شود».

 

از زمان انقلاب اسلامی در سال 1979 و به قدرت رسیدن سپاه پاسداران در ایران، وضعیت مردم آذربایجان جنوبی تنها بدتر شده است. همانطور که گفته شد، ایران تلاش می‌کند تا هر گونه نشانه‌ی حیات فرهنگی از جغرافیای آذربایجان جنوبی محو شود. ترک‌های آذربایجان از تدریس ادبیات و زبان آذربایجانی محروم هستند و عموماً هر گونه ابراز وجود و حضور فرهنگی در عرصه‌ی عمومی (به جز فرهنگ فارسی) برای مردم آذربایجان جنوبی ممنوع است.

 

آذربایجان شمالی و جنوبی 

وضعیت یهودیان نیز در آذربایجان جنوبی 180 درجه با وضعیت یهودیان در آذربایجان شمالی متفاوت است. آن‌ها با همان رفتاری که برادران و خواهران یهودی‌شان در جمهوری آذربایجان تجربه می‌کنند مواجه نیستند.

 

کسانی که تحت حاکمیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران زندگی می‌کنند، هیچ‌یک زندگی آرام و امنی را تجربه نمی‌کنند، اما ترک‌های آذربایجان جنوبی‌ از این حاکمیت بیشترین رنج را تحمل می‌کنند. آذربایجانی‌ها بزرگترین اقلیت ملی در ایران هستند. آنها پیوندهای قوی اتنیکی با جمهوری آذربایجان دارند و این کشور هم روابط قوی با غرب و اسرائیل دارد که هر دو دشمن جمهوری اسلامی هستند

 

علاوه بر این، آذربایجان جنوبی و آذربایجان شمالی دارای یک «مرز مشترک» هستند، به این معنی که اگر روزی برسد که آذربایجانی‌های ساکن در آذربایجان جنوبی به قدرت کافی (بین‌المللی، نظامی، اقتصادی و غیره) دست بیابند، احتمالاً موفق خواهند شد با آذربایجان شمالی متحد شوند. بنابراین جدا شدن آذربایجان جنوبی از ایران بسیار ساده‌تر است و «مسئله بزرگی» نخواهد بود زیرا در سرحدات جغرافیایی ایران قرار دارد. شاید به همین دلیل است که رژیم ایران نسبت به فرهنگ ترکی در آذربایجان جنوبی که نسل‌ها به‌طور مسالمت‌آمیز با فرهنگ‌های دیگر از جمله فرهنگ فارسی همزیستی داشته است، با خشونت شدیدی برخورد می‌کند. اگر رژیم ایران تا این اندازه از جدایی آذربایجان جنوبی می‌ترسد، شاید به نفع دشمنان این رژیم باشد که از جدایی آذربایجان جنوبی از ایران حمایت کنند.

 

یکی از بزرگترین دشمنان ایران، دولت اسرائیل است که روابط نزدیک و گرمی با جمهوری آذربایجان دارد. دو کشور در زمینه هایی مانند تجارت، اقتصاد، امنیت، انرژی و غیره با یکدیگر روابط حسنه دارند. آذربایجان بدون شک نزدیک ترین متحد اسرائیل در خاورمیانه است و روابط دو کشور در موارد متعددی برای هر دو طرف موثر بوده است. چنانچه تصور ما این باشد که ایران از استقلال آذربایجان جنوبی ترس دارد و درضمن با توجه به روابط قوی آذربایجان شمالی و اسرائیل، این سوال پیش می آید که چرا نباید چنین روابطی با آذربایجان جنوبی نیز وجود داشته باشد؟ بنا به صحبت‌های محبوب تیشه، مردم منطقه (آذربایجان جنوبی) با تحسین و ستایش به اتحاد اسرائیل و آذربایجان شمالی نگاه می‌کنند. محبوب تیشه در این رابطه افزود: «احترام ما به اسرائیل و مردم یهودی در سال‌های اخیر افزایش یافته است، به‌ویژه با توجه به حمایت بی‌دریغی که از برادران و خواهران ما در آذربایجان شمالی به عمل آوردند. پس از جنگ 44 روزه بر سر قره باغ، پزشکان یهودی نقش مهمی در معالجه سربازان مجروح ما داشتند. این اقدامات مبتنی بر همبستگی فراموش نشده است . این گونه اقدامات پیوندهای بین دو مردم را تقویت کرد و تایید مجدید بود بر این که ما ارزش های مشترکی داریم و از یکدیگر حمایت می‌کنیم. اگرچه آذربایجان جنوبی در داخل خاک ایران قرار دارد، اما مردم ما تقریباً هیچ ارتباطی با رژیم آیت‌الله ندارند. محبوب تیشه در مورد حملات هوایی اسرائیل به ایران چنین گفت: «ما جوانان آذربایجان جنوبی کاملاً از موضع قاطع اسرائیل علیه رژیم ایران، از جمله هرگونه اقدامی که ممکن است علیه تأسیسات هسته‌ای ایران انجام دهد، حمایت می‌کنیم. تعهد اسرائیل به مقابله با تهدیدات این رژیم بسیار مهم است، زیرا ایران به سرکوب مردم خود و بی‌ثبات کردن منطقه ادامه می‌دهد»

 

به نظر می‌رسد که حمایت از استقلال آذربایجان جنوبی توسط اسرائیل، متحد جدیدی برای دولت اسرائیل در خاورمیانه ایجاد می‌کند، متحدی که از اوضاع و احوال رژیم آیت‌الله‌ها که در حال حاضر زیر سلطه‌ی آن زندگی می‌کند، نیک آگاه است. علاوه بر کمک به مردم آذربایجان جنوبی و حمایت از مبارزات آنان، ایجاد یک کشور دوست و متحد دیگر در خاورمیانه منافع راهبردی آشکاری برای اسرائیل دارد. اما چرا در این نقطه توقف کنیم؟ هنگامی که آذربایجان جنوبی استقلال خود را به دست بیاورد و از ایران جدا شود، این رویداد خارق‌العاده احتمالاً الهام بخش دیگر اقلیت‌های ملی در ایران خواهد شد. منظورم کردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و ترکمن‌ها است که به یقین خواستار استقلال و اقداماتی در حمایت از خود خواهند شد. 

مناطق زیادی در ایران دارای بافت مبتنی بر اقلیت‌های ملی هستند: خوزستان که بخش بزرگی از ساکنان آنً عرب هستند، سیستان و بلوچستان که اقلیت ملی بلوچ در آن سکونت دارد، گلستان که بخش بزرگی از ساکنان آن ترکمن‌ها هستند و نظایر این. هر یک از این اقلیت‌های ملی پس از آذربایجان جنوبی خواستار جدایی از امپراتوری فارس و کسب استقلال خواهند شد. اسرائیل باید از این فرصت استراتژیک استفاده کند. فرصتی که با از بین بردن امپراتوری فارس به ایجاد یک متحد قابل اعتماد و نزدیک دیگر برای اسراییل کمک می‌کند. بنابراین، با توجه به وضعیت ساکنان آذربایجان جنوبی در ایران و منافع ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک اسرائیل، حمایت از استقلال آذربایجان جنوبی از جمهوری اسلامی ایران برای اسرائیل بسیار سودمند است. 

 

نویسنده، محقق خاورمیانه و مفسر مسائل منطقه‌ی خاورمیانه است

 

 

گوناز تی وی

E. Y

Similar News

اخبار منتخب

Most Read