GUNAZ.TV
صدای آزادی آذربایجان جنوبی
پانفارسها و ایرانشهریها نگران از آزادی قاراباغ...! /«حسن راشدی»
مراسم باشکوه بزرگداشت مولانا فضولی در مشکینشهر (خیاو) برگزار شد
کتاب داستان «شاه اسماعیل و گلزار» روایت خراسان و آذربایجان منتشر شد
فرنگیس فتحی و اکرم کوخیان آزاد شدند
بازداشت بیش از 150 نفر در اعتراضات ایروان
آندرانیک یکصد سال قبل و مخالفان امروزین پاشینیان - دکتر توحید ملک زاده
تحریف نام ترکی روستای «آغ بولاق» سلماس به کُردی
افزایش قیمت شیرخشک در ایران
وزیر دفاع ترکیه: موضع ایران در قبال گروه تروریستی پ.ک.ک قابل قبول نیست
احضار و بازجویی ولی اله ظهرابی در شهرستان قوشاچای آذربایجان غربی
پوتین وزیر دفاع روسیه را برکنار کرد؛ لاوروف در مقام خود باقی ماند
رژه روز تُرک در نیویورک برگزار میشود
اوجگیری دوباره نرخ چکهای برگشتی در ایران
حجاب اجباری تنها «مقابل مأموران» اجرا میشود
تشکیل پرونده جدید برای علی حاجی فعال صنفی آذربایجانی
مامورین امنیتی پس از شکسن شیشه های منزل؛ فرنگیس فتحی و اکرم کوخیان در شهر ملکان را بازداشت کرده اند
گسترش تظاهرات علیه پاشینیان در ارمنستان️
توافق مخفیانه نیجر برای فروش «تن کیک زرد» به ایران
وقوع زمینلرزه 5.2 ریشتری در آذربایجان
آتشسوزی قطار در تهران
ناتو: هیچ برنامهای برای اعزام نیرو به اوکراین نداریم
پنهان شدن فرماندهان حماس در تونلهای خان یونس
تا پایان سال بیش از ۲۵ هزار آذربایجانی به مناطق آزاد شده از اشغال باز خواهند گشت
کشف یک گور مربوط به دوره عصر آهن در عملیات راهسازی اردبیل
مجموعه اکو کمپ «دورنا» در دامنه ساوالان به بهانه «عدم رعایت شئونات اسلامی» پلمب شد
نماینده کلیبر: درآمد سالانه ۸۰ هزار میلیارد تومانی معدن سونگون آذربایجان نصیب کرمان میشود
نشست دو روزه وزرای خارجه آذربایجان و ارمنستان در قزاقستان به پایان رسید
علی رضیزاده نادارلی با پایان مرخصی به زندان اوین بازگشت
گزارش سالانه سازمان اطلاعات و امنیت کانادا: ایران از تهدیدهای اصلی برای امنیت کانادا است
فستیوال بین المللی موسیقی «خاری بولبول» در شوشا آغاز شد
فاضل وزیری فعال ترک قشقایی بازداشت شد
هشدار وزارت خزانهداری آمریکا نسبت به فعالیتهای مالی سازمانهای تروریستی تحت حمایت حکومت ایران
تاکید وزرای خارجه آذربایجان و ارمنستان بر سازنده بودن مذاکرات دو کشور در قزاقستان
چرا کتاب (دیوان لغات الترک) اثر محمود کاشغری(کاشغرلی محمود) برای ما ترکان مهم است؟ به مناسبت اعلان سال ۲۰۲۴ به عنوان سال کتاب فوق - دکتر توحید ملک زاده
هشدار رئیس جمهور آذربایجان درباره تحویل سلاح های مرگبار به ارمنستان توسط فرانسه
گرافیتیست اسامی ممنوعه؛ مستندی از کارهای مرتضی پروین درخصوص ممنوعیت انتخاب اسامی تورکی کودکان
زیاده خواهی حماس مذاکرات آتشبس را متوقف کرد
آغاز دیدار وزیران خارجه آذربایجان و ارمنستان در قزاقستان
کاخ سفید: اسرائیل همچنان نیازهای تسلیحاتی خود را دریافت میکند
نتانیاهو: راه دیگری جز نابودی حماس نداریم
تجمع مخالفان عادیسازی روابط ارمنستان با آذربایجان
قرارداد ۱۳ میلیارد دلاری پنتاگون برای هواپیمای جدید «روز قیامت»
واکنش آمریکا به تهدید خرازی: ایران هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت
)تحلیلی موشکافانه در خصوص جایگاه آذربایجان در معادلات ژئوپولیتیک منطقه(
آذربایجان در جدال برای اوراسیا
بازیابی رویکرد ژئو استراتژیک آمریکا
نویسنده: مایکل دوران (عضو ارشد موسسه هادسون. مدیر ارشد سابق در شورای امنیت ملی ایالات متحده، مشاور ارشد در وزارت خارجه ایالات متحده، و دستیار وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا)
مترجم: محمد رحمانیفر (نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان)
از این تجربه تلخ، آذربایجانیها دریافتند که مسکو قصد دارد سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را در قفقاز جنوبی دنبال کند - از ارمنستان حمایت کند تا باکو چاره ای جز پناه بردن به روسیه برای کسب حمایت نداشته باشد. آزادسازی قلمرو اشغالشده مستلزم آزادی عمل سیاسی بود که به نوبه خود بر استقلال اقتصادی تکیه داشت. بنابراین، باکو همچنین درخواست پوتین مبنی بر مشارکت در یکی دیگر از ابتکارات "امپراتوری" او، یعنی اتحادیه اقتصادی اوراسیا که در سال 2015 به وجود آمد و شامل همه اعضای CSTO به استثنای تاجیکستان است، را کنار گذاشت. پوتین برای متقاعد کردن باکو برای پیوستن به اتحادیه، تهدید کرد که مخالفان داخلی علیاف را که وی به طرز ماهرانه ای توانسته بود آنها را مدیریت کند، تحریک خواهد نمود. اگر علیاف عقبنشینی میکرد و به اتحادیه میپیوست، مکانیسمی را به مسکو تقدیم میکرد تا باکو را وادار به توسعه سیاست مشترک انرژی کند. اعطای مجوز تسلط روسیه به منبع اصلی استقلال این کشور، به منزله چشمپوشی بر استقلال این کشور بود. ثروت انرژی، آذربایجان را به طرز چشمگیری متحول کرده است. این کشور، در سال 1993 شکست خورد و مستاصل شد. کمتر از سه دهه بعد، اکنون این کشور قدرتمندترین، ثروتمندترین و تأثیرگذارترین کشور در منطقه است. علاوه بر ثروت، مشارکتهای اقتصادی نیز صورت پذیرفتهاست که مهمترین آنها با ترکیه است. در سال 2006، خطوط لوله گاز و نفت این دو کشور را به هم پیوند زد و گرجستان را به همسویی با آنها سوق داد. بعد از آن، یک خط ریلی ایجاد شد. تا سال 2018، این روابط نوپا در کریدور گاز جنوبی (SGC)، به یک مسیر تامین گاز طبیعی از باکو به پولیا در ایتالیا انجامید که با هدف اصلی آمریکا، یعنی تنوع بخشیدن به منابع هیدروکربن وارداتی اتحادیه اروپا و در نتیجه تضعیف اهرم فشار روسیه بر سر اتحادیه ترانس آتلانتیک همخوانی تام داشت.
از آنجایی که آذربایجان و ترکیه از نظر اقتصادی در هم تنیده شدهاند، روابط دفاعی ویژهای نیز ایجاد کردهاند. علیاف با تعامل دوجانبه با ارتش ترکیه، موفق شد از واکنش خشونتآمیز روسیه که در قبال تلاش گرجستان و اوکراین برای حرکت به سمت غرب اتفاق افتادهبود، جلوگیری کند. علی اف، همچنین با هوشمندی، روابط دفاعی خود را متنوع نمود، از جمله همکاری نزدیک با اسرائیل و حتی مشارکت محدود ولی نهادمند با ناتو - که از جمله شامل اعزام یک گروه کوچک آذربایجانی به افغانستان بود. آذربایجان از طریق این سیاست تنوع دفاعی محدود موفق شد ارتشی بسازد که کاملاً از روسیه مستقل شده و مطابق با استانداردهای ناتو آموزش ببیند. پوتین یا متوجه تهدید ناشی از این تحول نشد یا در متوقف کردن آن ناتوان بود. عمق خطر برای مسکو تنها در مارس 2020 مشخص شد، زمانی که عملیات سپر بهار ترکیه در شمال سوریه نشان داد که پهپادهای ترکیه توانایی غلبه بر تسلیحات روسیه مستقر شده توسط نیروهای سوری را دارند. در آن زمان دیگر برای مسکو خیلی دیر شده بود که بتواند خودش را تطبیق بدهد. شش ماه بعد، جنگ دوم قره باغ نه تنها ثابت کرد که ارتش آذربایجان بزرگتر و قدرتمندتر از ارتش ارمنستان است، بلکه نشان داد که این کشور سیستم های تسلیحاتی پیشرفتهای را در اختیار دارد که روسها، تا آنجا که میتوان گفت، در حال حاضر هیچ پاسخ مؤثری برای آنها ندارند.
به عنوان مثال، موشک یا موشکهای بالستیک که در آخرین لحظات جنگ به سمت باکو شلیک شد را در نظر بگیرید. پرتاب مزبور، آمادگی طرف ارمنی-روسی را برای انجام حملات تروریستی گسترده در پایتخت آذربایجان به وضوح ابراز می کرد. این امر علیاف را به پایان جنگ متقاعد نمود. اما در دکترین سفت و سخت نظامی، این یک شکست بود. این موشک یا موشکها هرگز به اهداف خود نرسیدند، زیرا ارتش آذربایجان آنها را با سیستم دفاع موشکی اسرائیل به نام باراک-8 سرنگون کرد. کارآیی ناکافی اسکندر SS-26 طعم تلخی را در ایروان به جا گذاشت. در فوریه 2021، پاشینیان، در مشاجره با رقبای خود در مورد اینکه چه کسی مسئول شکست بود، با لحن شکایتآمیزی اعلام داشت که موشک یا موشکها «منفجر نشدند». وقتی دلیلش را پرسیدند، با کنایه گفت: «نمیدانم. شاید این یک سلاح دهه 1980 باشد."
در میان کشورهای جدا شده از شوروی سابق هیچ کدام به اندازه آذربایجان در رهایی از آغوش خرس مسکو مهارت نشان نداده است. اگرچه پوتین به دنبال کم اهمیت جلوه دادن نقش ترکیه در نظارت بر آتش بس بود - با به تصویر کشیدن آن به عنوان پیامد اجتناب ناپذیر سقوط اتحاد جماهیر شوروی - حقیقت این است که علیاف شخصاً از او سبقت گرفت. زمانی که پوتین در سال 1999 به قدرت رسید، روسیه همچنان بر قفقاز جنوبی هژمونی داشت. در عین حال، آذربایجان هنوز عضو CSTO بود. به عبارت دیگر، ظهور یک آذربایجان واقعاً مستقل، در برابر چشمان پوتین اتفاق افتاد - و این کار خدا نبود، بلکه با برنامهریزی انسانی اتفاق افتاد. رهبری آذربایجان دیپلماسی پر مشقتی را به انجام رساند تا بتواند هم روس ها را در فاصله دور نگه دارد و در عین حال از تحریک آنها اجتناب نماید. او این کار را با قبول ریسک بزرگ برای خود و با کمکهای بسیار محدود و متناوب غرب انجام داد. آذربایجان رهبری یک تغییر تکتونیکی در قفقاز جنوبی را برعهده داشته و به هژمونی روسیه در دو قرن گذشته پایان داده است.
گزینه توووز
لکن به سختی میتوان از پایان رقابت با مسکو سخن گفت. ثروت، قدرت و استقلال آذربایجان تنها در صورتی تداوم خواهد یافت که به عنوان مجرای تجارت شرق به غرب، به ویژه در زمینه نفت و گاز، باز بماند، که همگی از یک دالان بسیار باریکی می گذرد که گاهی به نام باریکه گنجه، بزرگترین شهر واقع در کریدور مزبور، نامیده می شود. پهنای این باریکه کمتر از 100 کیلومتر است. در نزدیکی باریکترین نقطه آن، در گوشه شمال غربی کشور، شهر کوچک توووز قرار دارد. توووز خرخره آذربایجان است. به این ترتیب، پوتین خیلی مایل است که انگشت شست خود را بر آن بفشارد.
در ژوئیه 2020، در جریان درگیری های مرزی در منطقه توووز که منجر به کشته شدن ژنرال آذربایجانی پولاد هاشموف شد، ارمنستان تقریباً به پوتین فرصت انجام این کار را داد. این درگیری ها مقدمه جنگ دوم قره باغ بود و تحلیل مختصری از آنها سهم آمریکا در درگیری بزرگتر را روشن خواهد کرد.
گزارشهای مربوط به درگیریها در مطبوعات غربی اغلب این موارد را به عنوان بخشی از مبارزه بر سر قره باغ معرفی می کردند. ولی توووز به هیچ وجه در نزدیکی قرهباغ قرار ندارد. البته، توووز در نزدیکی SGC قرار دارد. این خط لوله برای اولین بار در 31 دسامبر 2020 عملیاتی شد، یعنی پنج ماه پس از جنگ در توووز و کمی بیش از یک ماه پس از پایان جنگ دوم قره باغ.
سادهاندیشی است که بگوییم جنگ در سال 2020 تماماً به خاطر آن خط لوله بود، اما به همان اندازه اشتباه است که بگوییم این خط لوله هیچ تأثیری بر جنگ نداشته است. SGC کاری بیش از تثبیت آذربایجان به عنوان صادرکننده گاز به اروپا انجام میدهد. این خط لوله، باکو را تبدیل به رهبر کنسرسیومی از صادرکنندگان گاز می کند که حجم عظیم ذخایر آن، این گروه را به رقیب جدی روسیه تبدیل می کند. چالشی که SGC برای مسکو به نمایش میگذارد، امروز در برابر چشمان ما نمایش داده میشود. به عنوان مثال، مورد ترکمنستان را در نظر بگیرید که دارای برخی از بزرگترین ذخایر گاز در جهان است. این کشور اخیراً پذیرفته که از طریق SGC به اروپا گاز صادر کند. مشتریان اصلی ترکمنستان، در زمان توافق با آذربایجان، چین و روسیه بودند. در گذشته، روسیه گاز ترکمنستان را با نرخ پایین خریداری کرده و سپس آن را در قبال اخذ سود به اروپا صادر میکرده است. مشارکت با SGC، در صورتی که روسیه و چین در از بین بردن آن موفق نشوند، به ترکمنستان اجازه میدهد تا پایگاه مشتریان خود را تنوع ببخشد و در نتیجه فضای بیشتری برای مانور در سطح بینالمللی پیدا کند.
اگر این قرارداد زمانی که برژینسکی مشغول نوشتن «صفحه عظیم شطرنج» بود امضا میشد، در واشنگتن و پایتخت های اروپایی به عنوان موضوعی که منافع قابل توجهی برای اتحادیه آتلانتیک داشت و به عنوان پیشدرآمد استقلال و رفاه بیشتر برای مردم آسیای مرکزی تلقی میشد. با این حال، امروز، این قرارداد در غرب که به طور فزایندهای میپندارد که گویی سوختهای فسیلی درست به مانند روغن نهنگ، منابع انرژی منسوخ شده ای هستند، مورد توجه اندکی قرار گرفت. به عنوان مثال، دولت آلمان با یک غیرت شبه مذهبی عجله دارد که شبکه برق خود را کربنزدایی کند. این تحول، هنگامی که با تصمیم برای تعطیلی تمام نیروگاه های هستهای تا پایان سال جاری همراه شود، به طور اجتناب ناپذیری منجر به کسری در تولید انرژی میشود که برلین تنها میتواند به یک روش آن را برطرف کند: با واردات گاز از روسیه.
برخلاف سیاستمداران غربی، پوتین خود را با این مکتب که معتقد است سوخت های فسیلی قدرت اقتصادهای مدرن را از متوقف خواهد ساخت، خود را فریب نداده است. این ذهن باز به او اجازه می دهد تا از انرژی به عنوان یک سلاح ژئواستراتژیک استفاده کند. فاتح بیرول، رئیس آژانس بینالمللی انرژی، اخیراً به خبرنگاران گفت: «ما معتقدیم به دلیل رفتار روسیه، عناصر قوی از انقباض در بازارهای گاز اروپا وجود دارد." وی اشاره نمود که « امروز جریان کم گاز روسیه به اروپا با تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی بر سر اوکراین همزمان است».
روسیه در حال حاضر از عرضه حداقل یک سوم گازی که میتواند به اروپا عرضه نماید، خودداری میکند و این باجگیری به طور قابلتوجهی دست پوتین را در مذاکرات پیرامون بحران اوکراین باز گذاشتهاست. پایان آسیبپذیری اروپا در زمینه انرژی آخرین چیزی است که پوتین میخواهد ببیند. بنابراین او به SGC به عنوان یک تهدید جدی امنیت ملی نگاه می کند.
هیچ کس به اندازه ارمنستان با حس تهدیدی که مسکو از آذربایجان دریافت میکند همگام نیست. دیوید تونویان، که در آن زمان وزیر دفاع ارمنستان بود، در مارس 2019 در گردهمایی نمایندگان ارمنی دیاسپورا در نیویورک سخنرانی کرد، درست ده ماه پس از آن که الهام علیاف ریاست مراسم افتتاحیه SGC را برعهده داشت، اما قبل از اینکه به طور کامل عملیاتی شود. تونویان بدون اینکه به طور مستقیم به نگرانیهای روسیه در مورد خط لوله مزبور اشاره کند، به طور غیرمستقیم مسکو را به پیشنهادی جذاب فرا خواند: ارمنستان را برای مسدود کردن SGC به کار بگیرید.
مهمترین موضوع صحبت تونویان فرمول دیپلماتیک سنتی برای حل مناقشه قره باغ بود: "سرزمین هایی برای صلح." این فرمول حاکی از آن بود که ارمنستان در ازای اعطای وضعیت ویژه به قره باغ تحت اشغال ارمنستان، برخی از سرزمین های اشغالی را باز میگرداند. وی اظهار داشت: "من بهعنوان وزیر دفاع میگویم گزینه بازگشت سرزمینها برای صلح دیگر وجود نخواهد داشت و من آن را به «سرزمینهای جدید در صورت وقوع جنگ جدید» مجدداً تبدیل کردهام."
شعار تونویان که از آن زمان بهعنوان «جنگ جدید برای سرزمینهای جدید» رایج شد، نشاندهنده بیاعتنایی وقیحانه به افکار بینالمللی بود. فرمول قدیمی «سرزمینها برای صلح» برای سالها و حتی دههها توسط همه طرفهای ذینفع پذیرفته شده بود. این فرمول، اساس تمام تلاشهای دیپلماتیک جدی برای حل مناقشه بود. زیر پا گذاشتن افکار بین المللی از امتیازات خاص یک دولت قوی است. ولی ارمنستان ضعیف است. جمعیت آن، به ندرت به 3 میلیون میرسد- از دهه 1990 تاکنون افزایش نیافتهاست؛ در مقابل، جمعیت آذربایجان اکنون از مرز 10 میلیون نفر گذشتهاست. بودجه دفاعی آذربایجان به اندازه کل بودجه دولت ارمنستان یا حتی بیشتر از آن است.
در ظاهر، شعار تونویان نشان میدهد که او درک ضعیفی از واقعیت های اساسی قدرت داشته است. ولی اگر منظور وی تواناییهای ارمنستان نباشد چه؟ در عوض، فرض کنید که او قدرت روسیه را در مقابل قدرت آذربایجان میسنجید. «جنگهای جدید برای سرزمینهای جدید» شعار بسیار معقولی خواهد بود اگر دو چیز را فرض کنیم: اینکه ارتش روسیه از ائتلاف ترکیه و آذربایجان قویتر است؛ و اینکه مسکو ممکن است نسبت به تصاحب سرزمینهای جدید توسط ارمنستان نظر مساعد داشته باشد.
سرزمین های جدیدی که برای روسیه وسوسهانگیزناک است در نزدیکی تووز واقع شده اند. خطوط لوله گازی که از آن منطقه می گذرد 90 درصد صادرات آذربایجان و 60 درصد بودجه دولتی آن را تامین می کند. اگر نیروهای ارمنی توووز را در ژوئیه 2020 تصرف میکردند، روسیه بار دیگر بر آذربایجان مسلط میشد و نتایج آن فوری بود.
به طور خاص، در آن سناریو، پوتین به هفت هدف دست می یافت. او (1) بر فروش نفت و گاز آذربایجان به غرب دستدرازی میکرد؛ (2) با تضمین این امر، در آینده، تمام نفت و گاز آسیای مرکزی به روسیه یا چین یا از طریق آنها جریان مییافت (3) ائتلاف نظامی بین آذربایجان و ترکیه شکست میخورد یا به شدت محدود میشد؛ (4) ائتلاف نظامی آذربایجان و اسرائیل را کم ارزش میکرد؛ (5) به همکاری ارتش آذربایجان و ناتو پایان میداد. (6) روسیه را در موقعیت تثبیت مجدد هژمونی کامل خود بر گرجستان قرار میداد. و (7) توسعه مسیر زمینی بین ترکیه و سایر اعضای سازمان کشورهای ترک را مسدود میکرد. هرچند به لطف نکات (1) تا (6) فوق نیز این سازمان در گهواره خفه میشد.
در عمل، هیچ یک از این اتفاقها نیفتاد - اما نه به این دلیل که تفکر تونویان محصول یک ذهن بیمار بود. خیلی ساده است: او همچون بسیاری دیگر، نتوانست متوجه میزان قدرت اتحاد آذربایجان و ترکیه شود. آذربایجان تا حدودی به دلیل مهارت ذاتی خود در دولتداری و همچنین به دلیل ایستادن بر شانههای ترکیه، موفق به دفع روسیه، ایران و ارمنستان می شود. لکن، ترکیه یک قدرت منطقهای است و نه یک ابرقدرت جهانی. تصور کنید چه اتفاقی میافتد اگر در سالهای آینده، آنکارا به طور آنی ظرفیت کمک به باکو را از دست بدهد. در این صورت، روسیه مطمئناً به سمت استفاده از این فرصت حرکت خواهد کرد. حافظان صلح روسیه در قره باغ امروز نقش نسبتاً خوشایندی را ایفا می کنند، اما تنها به این دلیل که با همتایان ترک خود جفت شده اند. اگر ترکیه قدرت موازنه خود را از دست بدهد، نیروهای حافظ صلح روسی میتوانند در شکل زمینهسازان جنگ ظاهر شوند. در آن صورت، «جنگهای جدید برای سرزمینهای جدید» که تونویان مطرح نموده میتواند دوباره به یک پیشنهاد واقعگرایانه تبدیل شود. پوتین در استفاده از گزینه توووز آزاد خواهد بود.
اگر ایالات متحده از خواب بیدار شود و نقش سنتی خود برای مقابله با روسیه (و همچنین ایران) را دوباره کشف کند، این سناریو می تواند خیالی جلوه کند.
آمریکا کجاست؟
در سال 1997، مدتها قبل از اینکه SGC حتی در مراحل برنامهریزی خود قرار بگیرد، برژینسکی میتوانست خط لوله را به وضوح با چشم عقل ببیند و متوجه شود که چه چیزی از نظر استراتژیک در خطر است - برای غرب و همچنین برای روسیه. او در «صفحه عظیم شطرنج» مینویسد از دیدگاه مسکو، آذربایجان «چوب پنبهای در بطری حاوی ثروتهای حوزه دریای خزر و آسیای مرکزی است».
اکنون، مانند آن زمان، وظیفه ایالات متحده این است که روسیه را از بازگرداندن چوب پنبه به داخل بطری باز دارد. با این حال، بسیاری از مقامات واشنگتن این امر استراتژیک را فراموش کرده اند. آمریکا یا به طور کامل از اهمیت قفقاز جنوبی غافل است یا بر مسائل ثانویه و ثالث متمرکز شده است.
در اینجا ذکر دو حکایت شخصی مناسب به نظر میرسد. من اولین بار در هفته های پایانی جنگ دوم قره باغ از آذربایجان دیدن کردم. پس از انتشار مطالبی در شبکههای اجتماعی درباره اهمیت استراتژیک کشور، یادداشتی از یکی از دوستان، یکی از مقامات ارشد سابق آمریکایی (که امروز به خدمت دولت بازگشته است) دریافت کردم که در آن با نظرات من مخالفت میکرد. او توصیه کرد: "شما باید میزبانان خود را در مورد آزادی مطبوعات و حقوق بشر تحت فشار قرار دهید. تا زمانی که آنها شروع به حل این مسائل نکنند، هیچگاه حمایت دو حزبی از تعمیق روابط با آذربایجان به وجود نخواهد آمد."
در ذهنم به این فکر افتادم که اگر بخواهم به توصیه دوستم توجه کنم، گفتگو با یک مقام آذربایجانی چگونه میتواند پیش برود؟ آن مسئول به من چیزی شبیه این خواهد گفت: «ایرانیها از پل خداآفرین عبور کردهاند، راهها را مسدود کردهاند و به ما اجازه نمیدهند که نیروهای خود را پشتیبانی کنیم و در نتیجه مردم در حال مرگ هستند." که من به آن پاسخ خواهم داد: «این واقعاً مایه تاسف است. متاسفم که آن را می شنوم. اما باید به شما بگویم که تا زمانی که قوانین مطبوعاتی خود را اصلاح نکنید، از واشنگتن کمک دریافت نخواهید کرد.»آن نصیحت به نظرم بیربط آمد. من ترجیح دادم آن را منتقل نکنم.
خنثی کردن ایرانیان و حفاظت از حاکمیت آذربایجان، در راستای منافع آمریکاست؛ نه پاداشی که ایالات متحده به خاطر پیروی از توصیه های خود در مورد مقررات مطبوعاتی و حقوق بشر به آذربایجانیها عطا میکند - صرف نظر از اینکه این توصیه چقدر عاقلانه است- در عمل، وقتی ایرانی ها از ارس گذشتند و حاکمیت آذربایجان را زیر پا گذاشتند، حمایت آمریکا کجا بود؟ یا زمانی که روس ها با پرتاب یک یا چند موشک اسکندر SS-26 به سمت اهداف غیرنظامی، ارمنی ها را تشویق به ارتکاب جنایات جنگی (یکی از موارد فراوان جنایات جنگی) کردند؟ مهمتر از همه، وقتی روس ها اصرار داشتند نیروهای حافظ صلح را به قره باغ وارد کنند، ایالات متحده کجا بود؟ آمریکاییها در مهمترین لحظه درگیری، یعنی در جریان دیپلماسی که نبرد را به پایان رساند، ناپدید شدند.
در مراحل اولیه جنگ، واشنگتن کاملاً غایب نبود، اما مواضعی اتخاذ کرد که باعث شد دوستانش انگشت بر دهان بمانند. موضوعی که مرا به دومین حکایت شخصیام می رساند. یکی از مقامات ارشد دولت اسرائیل که مستقیماً از رویدادهای مورد بحث اطلاع داشت، به من گفت که در جریان جنگ، یکی از مقامات بسیار ارشد کاخ سفید تماس گرفت و از اسرائیلیها درخواست کرد که پشتیبانی تسلیحاتی از ارتش آذربایجان را متوقف کنند. آن مقام آمریکایی که مشتاق میانجیگری آتش بس بود، ظاهراً محاسبه کردهبود که چون آذربایجانیها در میدان جنگ دست بالا را داشتند، از پذیرش آتش بس اکراه داشتند. بنابراین، اگر اسرائیل جریان محمولههای تسلیحاتی را کند یا متوقف کند، ممکن است محاسبات باکو تغییر کند. این مقام اسرائیلی مودبانه این درخواست را رد کرد و به مقام آمریکایی توضیح داد که متحدان در میانه جنگ متحدان خود را رها نمی کنند. مقام کاخ سفید دیگر این موضوع را پیگیری نکرد.
به خاطر ایفای نقش ناپدیدشدن از سوی آمریکا، الهام علیاف برای تأمین منافع آذربایجان چارهای جز کار در چارچوب ساختارهایی که ولادیمیر پوتین ایجاد کرده بود، نداشت. اگر امروز باکو بیشتر از آن چیزی که برخی در واشنگتن ترجیح میدهند به مسکو نزدیک است، به این دلیل است که ایالات متحده نتوانست وظیفه خود را انجام دهد: برای طرحریزی آلترناتیوهای واقعبینانه برای قدرتهای پس از شوروی و خاورمیانه که به دنبال استقلال هستند اما می ترسند توسط دشمنان آمریکا سرکوب شوند.
فقط ظاهر شدن
برژینسکی در کتاب خود در سال 1997 آذربایجان را به عنوان یک "محور ژئوپلیتیک" طبقه بندی کرد و آن را از "بازیگر ژئواستراتژیک" متمایز کرد. او توضیح داد که محورها "دولتهایی هستند که اهمیت آنها نه از قدرت و انگیزه آنها بلکه از موقعیت جغرافیایی حساس آنها ناشی میشود." در مقابل، «بازیگران ژئواستراتژیک دولتهایی هستند که ظرفیت و اراده ملی برای اعمال قدرت یا نفوذ فراتر از مرزهای خود دارند تا وضعیت ژئوپلیتیک موجود را تغییر دهند - تا حدی که بر منافع آمریکا تأثیر بگذارد.»
اما در دو دهه اخیر جهان تغییر کرده است. آذربایجان همچنان یک چهارراه است، اما خیلی بیشتر آن است. آذربایجان قدرتمندتر و قاطعتر شده است و اعتماد بنفس بیشتری کسب کردهاست. با عاریت گرفتن از مفهومی که نیکلاس گووسدف، از کالج جنگ نیروی دریایی ایالات متحده، در نسخه قبلی "گفتگوهای باکو" توضیح داده، میتوان گفت که آذربایجان یک "دولت کلیدی" است. آذربایجان به عنوان تنها کشور جهان که هم مرز با روسیه و ایران است، با مستأصل کردن همزمان هر دو قدرت، عملکرد ویژهای در حفظ توازن قوا در منطقه راه ابریشم ایفا میکند.
علیاف در 14 ژانویه 2022 به منظور تأکید بر آمادگی آذربایجان برای ایفای این نقش، به کیف سفر کرد و موافقتنامههای دوجانبهای را با دولت اوکراین در مورد امنیت غذایی، تجارت و همکاریها در زمینه انرژی امضا نمود. مهمتر از محتوای خاص این توافقات، نقش نمادین این دیدار بود. پوتین یک نیروی 100000 نفری را در امتداد مرز با اوکراین مستقر کرده است و به نظر می رسد که تهدید به حمله میکند. در شرایطی غرب عزم خود را جزم مینماید با اوکراینیهای در معرض تهاجم همبستگی نمود.
ابراز قاطعیت نسبت به روسیه زیرکانه اما به دور از اشتباه بود. به عنوان مثال، علیاف و ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، روسی صحبت میکنند، اما در کنفرانس مطبوعاتی مشترک آنها فقط به زبانهای]تورکی[ آذربایجانی و اوکراینی صحبت نمودند. زلنسکی گفت: "ما بیانیه مشترک روسای جمهور اوکراین و آذربایجان را امضا کرده ایم. این امر زمینه لازم برای ارائه حمایت متقابل از حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهایمان در داخل مرزهای به رسمیت شناخته شده بین المللی را تضمین می کند. علیاف به نوبه خود تاکید کرد: "در دوران استقلال، اوکراین و آذربایجان همواره از یکدیگر حمایت کرده اند، همیشه از استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت یکدیگر حمایت کردهاند و این حمایت در بیانیه مشترکی که امروز امضا کردیم منعکس شده است."
حمایت علیاف از اکراین در این برهه سرنوشتساز شجاعت زیادی لازم داشت. با این حال، علیرغم عزم او و علیرغم تواناییهای ویژه کشورش - آذربایجان بهعنوان یک «دولت کلیدی» - قدرت بزرگی نیست: پتانسیل کامل باکو تنها زمانی قابل تحقق است که قدرتهای قویتر آن را تقویت کنند. برای مشارکت مؤثر با آذربایجان، ایالات متحده باید آن را در یک رویکرد جامع در قبال جدال برای اوراسیا وارد کند.
این دقیقاً همان نوع استراتژی است که ایالات متحده امروز بیش از همه چیز به آن نیاز دارد. در هر دو جناح چپ و راست، آمریکاییها از ماجراجوییهای نظامی خسته شدهاند. با این وجود، یک حد وسط سالم و محتاطانه بین اعزام نیروهای متجاوز آمریکایی به سراسر جهان و بازی ناپدید شدن یک ابرقدرت که ایالات متحده اخیراً در خاورمیانه و آسیای مرکزی در حال انجام است، وجود دارد. شگرد انتخاب این راه میانه، تقویت کشورهایی مانند آذربایجان است که مایل و قادر به انجام کار سخت مهار قدرتهای تجدیدنظرطلب هستند. مطمئناً، این کار مستلزم صرف زمان برای یادگیری نقاط قوت و ضعف منحصر به فرد آن کشورها است. اما اولین اصل استراتژی خوب، «خودت را بشناس» است. اگر ایالات متحده میخواهد به نحو مؤثری از قدرت کشورهای دیگر بهرهبرداری نماید، پس باید اولاً نقشی را که باید ایفا کند دوباره بیاموزد و ثانیاً به موقع ظاهر شود.
BAKU DIALOGUES, POLICY PERSPECTIVES ON THE SILK ROAD REGION, Vol.5, No.2, Winter 2021-2022, Azerbaijan In The Struggle For Eurasia, Michael Doran.
مراسم باشکوه بزرگداشت مولانا فضولی در مشکینشهر (خیاو) برگزار شد
کتاب داستان «شاه اسماعیل و گلزار» روایت خراسان و آذربایجان منتشر شد
فرنگیس فتحی و اکرم کوخیان آزاد شدند
تحریف نام ترکی روستای «آغ بولاق» سلماس به کُردی
کشف یک گور مربوط به دوره عصر آهن در عملیات راهسازی اردبیل
مجموعه اکو کمپ «دورنا» در دامنه ساوالان به بهانه «عدم رعایت شئونات اسلامی» پلمب شد
نماینده کلیبر: درآمد سالانه ۸۰ هزار میلیارد تومانی معدن سونگون آذربایجان نصیب کرمان میشود
علی رضیزاده نادارلی با پایان مرخصی به زندان اوین بازگشت
فستیوال بین المللی موسیقی «خاری بولبول» در شوشا آغاز شد
فاضل وزیری فعال ترک قشقایی بازداشت شد
تاکید وزرای خارجه آذربایجان و ارمنستان بر سازنده بودن مذاکرات دو کشور در قزاقستان
گرافیتیست اسامی ممنوعه؛ مستندی از کارهای مرتضی پروین درخصوص ممنوعیت انتخاب اسامی تورکی کودکان
ممانعت از آزادی موقت «آراز امان» علیرغم تامین وثیقه یک میلیارد تومانی
نصب و توزیع تراکت در تبریز در سالروز اعتراضات دانشجویان آذربایجانی در سال ۱۳۷۴
جمشید عزیزی بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان آستار منتقل شد
برگزاری مراسم تشییع پیکر شاعر آذربایجانی اهل خداآفرین
شهردار و چند نفر از کارکنان شهرداری مرند بازداشت شدند
دیدار جمعی از فعالین حرکت ملی آذربایجان با علی رضیزاده نادارلی
علی رضیزاده نادارلی از زندان اوین به مرخصی اعزام شد
آغاز چهارمین ماه بازداشت فعالین حرکت ملی آذربایجان محبوس در زندان اوین
تجمع مخالفان عادیسازی روابط ارمنستان با آذربایجان
دیداروزیران خارجه آذربایجان و ارمنستان در قزاقستان
از تبریز تا همدان؛ اعتصاب طلافروشان و تعطیلی بازار زرگران شهرهای آذربایجان در اعتراض به قانون جدید مالیات
موضوعات مورد بحث روسای امور خارجه آذربایجان و ارمنستان در آلماتی اعلام شد
مسکو: نیروهای مرزبانی روسیه در ارمنستان از نوار مرزی آذربایجان تخلیه می شوند
فستیوال بین المللی موسیقی «خاری بولبول» در شوشا آغاز شد
هدفگذاری آذربایجان برای صادرات سالانه ۲۰ میلیارد مترمکعب گاز به اتحادیه اروپا
باکو به عنوان «پایتخت ورزش» جهان انتخاب شد
سیمونیان: شهروندان ارمنستان از روند تحدید حدود مرزها حمایت میکنند
پاشینیان: قرارداد صلح بین ارمنستان و آذربایجان می تواند تا نوامبر امضا شود
برگزاری مراسم تشییع پیکر شاعر آذربایجانی اهل خداآفرین
طرح حکومت برای برخورد با کاربران فضای مجازی
پاشینیان در مراسم تحلیف پوتین شرکت نخواهد کرد
چرا کتاب (دیوان لغات الترک) اثر محمود کاشغری(کاشغرلی محمود) برای ما ترکان مهم است؟ به مناسبت اعلان سال ۲۰۲۴ به عنوان سال کتاب فوق - دکتر توحید ملک زاده
احضار مرتضی پروین به حفاظت اطلاعات زندان اوین و تهدید وی بعد از برگزاری نمایشگاه نقاشی
دیدار جمعی از فعالین حرکت ملی آذربایجان با علی رضیزاده نادارلی
گسترش تظاهرات علیه پاشینیان در ارمنستان️
توافق پوتین و پاشینیان برای خروج بخشی از نیروهای روسیه از ارمنستان